پورياپوريا، تا این لحظه: 14 سال و 3 ماه و 28 روز سن داره

دلبندم پوريا

پسرم 7 ماهه شد

1390/5/18 10:22
نویسنده : مامان طيبه
506 بازدید
اشتراک گذاری

پسر گل من 7 ماهش تموم شد و حالا 3 روزه كه رفته توي 8 ماه 

الهي قربونش برم كلي شيطون شده ...دست دست مي كنه و ميگه دد ..با اون 2 نا دندون خوشكلش هرچي كه دستش بياد گاز مي گيره 

هيچي تو خونه از دست پوريا در امان نيست از پرده و فرش بگير تا مهر نماز و كاغذ و اينجور چيزا 

حالا چند تا از شيطنت هاي اين گل پسر رو مي گم كه توناييش رو در به هم ريختن خونه بدونين 

من هرچي مي كشم از دست اين روروئك آقا پورياست ..شده دست راست آقا در شيطنتهاش 

سوارش كه ميشه 1- پرده خونه رو با دست مي گيره و تا وسط حال مياره بعد خسته كه شد ولش مي كنه 

2- با روروئك فضولش از وسط سفره اي كه مامان بيچاره با هزار زحمت درست كرده رد ميشه 

3- در كابينتهاي آشپزخونه رو گرفته و باز مي كنه و بعد ولش مي كنه به امان خدا 

4- هرچي كه شيشه و آينه و اينجور چيزا هست حتما جاي دستو اثر انگشت آقا پوريا روش هست 

خلاصه هرچي دور و ورمون هست از دست اين گل پسر جمع شده ...ولي نهايت سعيش رو مي كنه كه يه چيزي پيدا بكنه و مشغول بازي بشه ...آهان اين پسر ما اصلا با اسباب بازي ميونه خوبي نداره تا بهش مي دي پرت ميكنه و فقط وسايل بزرگترها رو ميخواد واي واي قلب

خوب اينم چند تا عكس از پسرم 

اون پرده پشت سرش آسايش از دستش نداره 

در حال سقوط 

اينم يه عكس از صحنه جرم 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (10)

خاطره
18 مرداد 90 10:34
پوریا جون 7 ماهگیت مبارک خاله. انشاء اله که 107 ساله بشی عزیز خوردنی
مامان ماني
18 مرداد 90 11:40
الههههههههي عزيزم قربونت برممم طيبه پوريا همه كاراش شبيه ماني هست با اين تفاوت كه آشپزخونه ما يه پله داره و ماني با روروئك نميتونه بياد تو آشپزخونه بعد داد مي زنه تا پياده بشه موقعي كه پياده شد چهاردست و پا مياد تو و بعد بقيه كاراااااااااا راستي تاپيكي كه موقع بارداريمون اونجا جمع مي شديم يه سري بزن اين آدرسشه http://ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=43821&PageNumber=988
فاطمه مامان صبا
18 مرداد 90 13:40
سلام طیبه جون.............چقده این پسرت با نمک شده میام قورتش میدمااااااا..............شیطون بلای با مزه قوربون اون لبای خوشگلش برم من.....ماشالا خیلی بزرگ شده سیر نمیشم از دیدنش............یه عکس خوشگل از دندوناش بزار ببینم............یه عالمه ماچش کن عزیز دل خاله رو
مامان راد ین
21 مرداد 90 0:28
سلام مبارکهههههههههههههههههههههه به سلامتی انشالله 120 سالگیت
بهار(مامانی شهراد)
25 مرداد 90 9:15
سلام نازنينم چقدر تو ماهي پيش منم بيا و با پسرم دوست شو منتظرتم گلم



چشم خاله جون حتما
مامان سيد کوچولو
25 مرداد 90 10:03
ممنون که به ما سر زدي..ني ني نازت با کشف اطرافش بيشترين يادگيري رو داره... تا باشه از اين شيطنت هاي خوشگل


ممنونم عزيزم
مامان کاوه کوشولو
27 مرداد 90 14:19
خاله به ما سر بزن دیگه نزار دوستی منو این پالسا کوشولو خدشه دار بشه...............بوس
بهار(مامانی شهراد)
30 مرداد 90 10:15
________*__000000___00000 _______*__00000000?0000000 ______*___0000000000000000 ______*____00000000000000 _______*_____00000000000 ________*_______00000 _________?________0 _000000___00000___* 00000000?0000000___* 0000000000000000____* _00000000000000_____* ___00000000000_____* ______00000_______* ________0________* ________*__000000___00000 _______*__00000000?0000000 ______*___0000000000000000 ______*____00000000000000 ______*______00000000000 _______*________00000 ________*_________0 _________*________* _________*_______* __________*______* ___________*____* ____________*___* _____________*__* ______________**آپم عزیزم به خونه منم بیا
مریم
1 شهریور 90 19:18
ماشاالله پسرت یه پارچه آآآآآآآآآآقاست. خدا برات حفظش کنه. مواظبش باش و از طرف من ببوسش. دوستدارش مامان محمد طاها. http://mohamad-taha-jooon.niniweblog.com/
فاطمه مامان صبا
12 شهریور 90 1:13
کجایی طیبه جون دلمون تنگ شده هااااااااااااااا.........................خیلی وقته آپ نکردی؟؟؟؟؟