پورياپوريا، تا این لحظه: 14 سال و 3 ماه و 13 روز سن داره

دلبندم پوريا

شيطنت پوريا

1391/6/7 11:33
نویسنده : مامان طيبه
773 بازدید
اشتراک گذاری

اين روزها پوريا از سنش بيشتر شيطنت مي كنه طوري كه من فكر مي كنم از كجا اين همه بازيگوشي رو مياره ...بابايي بعضي وقتها ميگه اين هنوز 20 ماهش نشده اينجوريه واي به حالمون بزرگتر بشه ...الهي فدات بشم مهد كودك كه هستي دلم برات تنگ ميشه ولي وقتي مي ريم خونه مي گم واي باز فضولي هاش شروع شد ...

عاشق اين هستي كه بري بيرون و با بچه ها توي كوچه بدو بدو كني از بازي هاي دسته جمعي خيلي خوشت مياد و تا چند تا بچه رو مي بيني مي پري وسطشون و دلت مي خوا باهاشون بازي كني ..

عاشق آب بازي و خاك بازي هستي از بس كه گفتم نكن ديگه وقتي من كاري مي كنم مي گي نكو نكو ..

ولي فايده نداره مي گم بذا بازي بكنه فوقش تموم لباسهاشو عوض مي كنم و مي برمش حموم كه همين اتفاق هم مي افته 

وقتي در حياط رو مي بنديدم خيل عصباني و ناراحت ميشي بابا ميگه اگه اين بچه رو ول كني دوست داره تا شب تو كوچه بدوبدو و بازي بكنه خلاصه براي خودت دنيايي داري عجيب..

هرچي بهت مي گم بابا رو به اسم صدا نكن فايده نداره ماه رمضوني كه دوره قران توي خونه ما بود توي جمعشون داد مي زدي عريضا عريضا ..همه مي خنديدند مي گفتن چطوري اسم به اين سختي رو ياد گرفته ..آخه من كه مي دونم از بس من بابايي رو صدا مي كردم تو هم گاهي يادت ميره كه بگي بابا و اسمش رو صدا مي زني...

چند وقت شده خيلي حسود شدي تا بچه اي مياد سمت من سريع اون مي زاري كنار و خودت رو مياندازي بغلم ..الهي بميرم دلت نمي خواد مامانت بچه ديگه اي رو بغل كنه .

اينم چند تا عكس از خوردن و كمكت به مامان

اينجا پسرم از قحطي اومده ببين چطوري هندوانه مي خوره 

 

اينجا هم بعد خوردن داره تميز كاري ميكنه البته با پوشك  ههههه پس كو شلوارت ؟؟

پسرك درس خوان فقط چرا كتاب رو اينطوري گرفتي مامان

پسندها (1)

نظرات (8)

ابو الفضل و زینب
7 شهریور 91 11:46
سلام ممنون از حضورتون لینک شدید.....
مامان کاوه
8 شهریور 91 12:12
ای جان من............خوشگل من.... چقدر قشنگ اسم بابا رو صدا میزنی.... من عاشق نامرتبی و شیطنتتم....میبوسم روی ماهتو
مامان زهره
18 شهریور 91 9:16
سلام محمد سپهر با كد 41 در مسابقه "روياي زيبا" شركت كرده خوشحال مي شم بهش راي بدين. اين هم نشاني: http://lavashak.niniweblog.com/post36.php
زینب و ابوالفضل
23 شهریور 91 0:37
سلام آپم خوشحال میشم سر بزنی.... بوووووووووووووووووووووووووووووس
مامان ثنا
4 مهر 91 9:21
ای وای این که هنوز ای کی یو سانه بزار به اسم صدا کنه باباشو کم کم از سرش میفته بامزه اس وقتی بچه اسم بابا مامانشو میگه
مامان محمد سپهر
4 مهر 91 11:13
قربون هندوانه خوردنتبرم.خيلي لذت بردم .اينقدر هم درگير شلوارش نباش پسر بچه ها دوست دارن پاهاشون را بيرون بندازن همون شورت كفايت مي كنه
مامی رادین
22 مهر 91 0:42
سلام طیبه جون. خوبی ؟ پوریا جون چطوره ؟ خیلی وقته آپ نمیکی. دوست دارم از کارهای جدید پوریا خبردار بشم . منتظریمممممممممم
فاطمه مامان صبا
23 مهر 91 17:47
سلام طیبه جونم خوبی.....فسقلی الهی قربونت بم دلم برات تنگ شده بود چقد بزرگ شدی تو پوریا جونم