پورياپوريا، تا این لحظه: 14 سال و 4 ماه و 7 روز سن داره

دلبندم پوريا

تقديم به همه مادران

1390/2/4 11:03
نویسنده : مامان طيبه
227 بازدید
اشتراک گذاری

 آسمان را گفتم

می توانی آیا بهر یک لحظه ی خیلی کوتاه 
روح مادر گردی؟
صاحب رفعت دیگر گردی؟

گفت نی نی هرگز 
من برای این کار کهکشان کم دارم 
نوریان کم دارم 
مه وخورشید به پهنای زمان کم دارم

 

خاک را پرسیدم 
می توانی آیا دل مادر گردی 
آسمانی شوی و خرمن اخترگردی ؟

گفت نی نی هرگز 
من برای این کار بوستان کم دارم 
در دلم گنج نهان کم دارم

 

این جهان را گفتم 
هستی کون ومکان را گفتم 
می توانی آیا لفظ مادر گردی؟
همه ی رفعت را 
همه ی عزت را 
همه ی شوکت را 
بهر یک ثانیه بستر گردی ؟

گفت نی نی هرگز 
من برای این کار آسمان کم دارم 
اختران کم دارم 
رفعت و شوکت و شان کم دارم 
عزت و نام و نشان کم دارم

 

آن جهان را گفتم 
می توانی آیا لحظه یی دامن مادر باشی ؟
مهد رحمت شوی وسخت معطر باشی؟

گفت نی نی هرگز 
من برای این کار باغ رنگین جنان کم دارم 
آنچه در سینه ی مادر بود آن کم دارم

 

روی کردم با بحر 
گفتم او را آیا می شود اینکه به یک لحظه ی خیلی کوتاه 
پای تا سر همه مادر گردی؟
عشق را موج شوی؟
مهر را مهر درخشان شده در اوج شوی؟

گفت نی نی هرگز 
من برای این کار بیکران بودن را ، بیکران کم دارم 
ناقص ومحدودم 
بهر این کار بزرگ قطره یی بیش نیم 
طاقت وتاب وتوان کم دارم

 

صبحدم را گفتم 
می توانی آیا لب مادر گردی؟
عسل وقند بریزد از تو لحظه ی حرف زدن؟
جان شوی عشق شوی مهر شوی زرگردی؟

گفت نی نی هرگز 
گل لبخند که روید زلبان مادر 
به بهار دگری نتوان یافت 
دربهشت دگری نتوان جست 
من از آن آب حیات 
من از آن لذت جان 
که بود خنده ی او چشمه ی آن 
من ازآن محرومم 
خنده ی من خالیست 
زان سپیده که دمد از افق خنده ی او 
خنده ی او روح است 
خنده ی او جان است 
جان روزم من اگر , لذت جان کم دارم 
روح نورم من اگر , روح وروان کم دارم

 

کردم از علم سوال 
می توانی آیا معنی مادر را بهر من شرح دهی؟

گفت نی نی هرگز 
من برای این کار منطق وفلسفه وعقل وزبان کم دارم 
قدرت شرح وبیان کم دارم

 

در پی عشق شدم 
تا در آئینه ی او چهره ی مادر بینم 
دیدم او مادر بود 
دیدم او در دل عطر 
دیدم او در تن گل 
دیدم او در دم جانپرور مشکین نسیم 
دیدم او در پرش نبض سحر 
دیدم او در تپش قلب چمن 
دیدم او لحظه ی روئیدن باغ از دل سبزترین فصل بهار 
لحظه ی پر زدن پروانه در چمنزار دل انگیزترین زیبایی 
بلکه او درهمه ی زیبایی 
بلکه او درهمه ی عالم خوبی , همه ی رعنایی 
همه جا پیدا بود 
همه جا پیدا بود

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان پارسا
6 اردیبهشت 90 10:47
خیلی عالی بود دستت درد نکنه