عيد پوريا
صبح عيد رفتيم خونه بابا بزرگ و مادر جون ..بعد از عيد ديدني رفتيم خونه مامان جون و باباجون و با دايي و خاله هات رفتيم خونه اقوام براي عيد ديدني ..راستي عيدي هم گرفتي .... بعد ا زاون عيد رو بيشتر به مهموني رفتن گذشت قرار بود قبل از عيد سال تحويل حرم امام رضا (ع) باشيم ولي چون هنوز تو كوچولويي ما ترسيديم كه سرما بخوري و اذيت بشي بخاطر همين هم سفرمون رو كنسل كرديم ..به هر حال با وجود تو كه كنارمون بودي و اولين عيد ت بود بهمون خوش گذشت ...من و بابايي هميشه آرزويي سلامتي تو داريم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی